مقدمه: تصویر کودکان از خدا بسیار متأثر از تصویری است که از والدین خود دارند، اگر کودکی والدین خود را قابل اعتماد، مهربان و قابل دسترسی بداند، احتمالاً خدا را نیز دارای چنین صفاتی خواهد دانست؛ از سوی دیگر، اگر والدین خود را خشن، بیتفاوت و بیانصاف بداند، درباره خدا نیز چنین تصوراتی خواهد داشت.
والدین، در نحوه درک فرزندشان از خدا، بیشترین تأثیر را دارند، به همین خاطر والدین باید صداقت و صراحت داشته باشند، مساوات را رعایت کنند، دروغ نگویند، همدم فرزندانشان باشند، اگر دچار مشکلی شدند به آنها کمک کنند تا تصویر مناسبی از والدین خود داشته باشد تا در هنگام تطبیق خدا به پدر و مادر، تصویر نیکی از خدا در ذهن او مجسم شود.
برای افراد مذهبی خداوند مورد احترام است و ترس از خدا» امری مقدس تلقی میشود، به بیانی دیگر، آنها دوست ندارند به خداوند و خواست او بیتوجهی بشود، ولی خداترسی و خضوع ممکن است برای یک کودک تبدیل به وحشت از خدا شود. معمولاً، والدین وحشت از خدا را در کودک ایجاد میکنند، آنها خدا را بهصورت جباری شکنجهگر برای فرزندشان ترسیم کرده و سختگیری در رفتار خشونتآمیز معلم یا والدین نیز موجب ترس او از هر قدرت نیرومندتر از وی خواهد شد. ابتداییترین تصویری که کودکان از خدا دارند، معمولاً انعکاسی از تصویر آنها درباره والدین یا معلمان آنهاست. سعی کنید تصویر منفی او را از خدا اصلاح کنید. رحمانیت، بخشندگی و مهربانی خدا را به او نشان دهید، بهنحوی که خدا را یاور خود بداند و مجازات را ناشی از انتخابهای غلط و ناشایست خود تلقی کند، نه ناشی از جبار بودن خدا.
نکته مورد توجه در پاسخگویی به سؤالات کودک درباره خدا این است که ما باید سن کودک را نیز در نظر بگیریم چون روانشناسان کودک را به چند قسمت از لحاظ سنی و فکری تقسیم میکنند مثلاً کودکان بین دو تا پنج سال همه چیز را بهصورت جاندار میدانند مثلاً وقتیکه پای آنها به چیزی گیر میکند بلند میشوند و آن چیز را میزنند و یا آنرا سرزنش میکنند بهعلاوه اینکه کودکان در این سنین همه چیز را بهصورت مادی میبینند. مثلاً فکر میکنند که خدا مثل انسانهاست و غذا میخورد و حرف میزند و دست و پا دارد و فکر میکنند که اگر کار زشتی انجام بدهیم از دستمان ناراحت میشود و بالعکس اگر کار خوبی را انجام دهیم از دستمان خوشحال میشود و خدا را بهصورت یک پدر بزرگ میدانند. پس از این سن و بالاتر که میروند میتوانند مفهوم خدا را بهتر درک کنند و از آن حالت سابقه و مادی بودن خارج میشوند البته ما هم درکمان از خدا کامل نیست و به اندازه دانش و علمی که از خدا داریم میتوانیم خدا را درک کنیم.
متن مصاحبه: الف)نظرت در مورد خدا چیه و فکر میکنی خدا چه شکلیه؟ با کمی خجالت پاسخ داد که خدا خیلی مهربونه، خیلی دانا و تواناست و از همه بی نیازه؛ و خالق همه موجوداته .
درخواست کردم که خدا رو توصیف کنه ،گفت مثل یه ستاره پر نور و روشنه . و در اخر گفت خدا خییلی مهربونه و از نظر من اگه آدم خوبی باشم و کارای خوب انجام بدم میرم بهشت .
ب)نظرت در مورد خوبی و بدی چیه؟پاسخ داد مهربونی به یک فرد دیگه . خوبی چیه؟ خوبی مجموعی از مهربانی و دوستی و کمک به نیازمندان و . است. سپس پرسیدم چی میشه یه سری آدما کار های خوب و یه سری کار های بد انجام میدهند؟ گفت آدم های خوب دل پاکی دارند و به نظرشون کمک به بقیه کار خوبیه (عقاید) دلیل کار های خوبشان همین است و ضرب المثل از هر دست بدی از همون دست میگیری رو برام مثال زد . و آدم های بد توسط فریب وسوسه شیطان کار های بد انجام میدن .
درباره این سایت